انارستان

شروع که می شوی پایان را باور نکن

انارستان

شروع که می شوی پایان را باور نکن

بهار قطبی

بهار که می رسد آشفته می شوم از رویش دوباره برگ ها .از سر زدن پرستو ها به سرزمین های رها شده. بهار که می رسد یاد می کنم آن هایی را که دیگر نمی توانند یادم کنند. بهار که می شود دستمال های رنگی پنهان شده در قفسه ها را بیرون می آورم تا به لحظه های شاد گره بزنم. بهار که می شود سرودهای شاد و غمگین هر دو با من می خوانند و حضور توامشان را در من فریاد می کشند. بهار که می شود همچنان منتظر می مانم.......................

بهار حتی در این قطب شمالی هم کم کم دارد می رسد.گرچه  هنوز مانده تا برف ها اب شوند اما خورشید زورش بیشتر شده و وقتی در خیابان قدم می زنی ، برف ها نرم و آبکی زیر پاها صدا می کنند. هنوز شاخه ای جوانه نزده هنوز درختی سبز نشده اما همه جا پر شده از گلدان های کوچک نرگس که هنوز برخی شان حتی گل هم نداده اند. تک و توک می شود کسانی را دید که در صندلی های جلوی کافه ها نشسته باشند  و چشم به گلدان پر از لاله دوخته باشند. ما می رویم که در تنهایی شمالی خود آمدن بهار را جشن بگیریم نگران مادر، سرزمین مادری و همه تعلقاتی که داری . شاید تنها نقطه عطف این بهار برای من رها شدن از سرگردانی در جاده ها ، روبوسی ها و احوال پرسی های ساختگی ، گاه گاهی فضولی و سرک کشیدن به زندگی شخصی و از همه مهمتر رها شدن از خاله زنک بازی های فامیل باشد.( البته انگار بیشتر از یک تنها بود).

اما بوی بهار را نمی شنوم بوی بهار را حس نمی کنم رنگ نوروز را نمی بینم. اینجا حتی امروز و فردا به پیشواز نوروز رفته اند چون همه شاغل هستند و نمی توانند روز کاری خود را به خاطر جشنی که محتوایش هم تغییر کرده ، تعطیل کنند.  بعید است تا سه روز دیگر برف ها آب شوند، پس در حالی سال ما نو می شود که همچنان از پشت پنجره برف ها را رصد خواهیم کرد. اما منتظرم منتظر 23 مارچ که به مدت سه روز رومی فستیوال را در اسلو خواهیم داشت. فستیوالی که اصلا  ربطی به رومی نخواهد داشت و به استقبال هنرمندانی از چهار گوشه جهان می رود. تنها آرزو می کنم روزی نه چندان دور و نه چندان دیر که توان ایستادنم نباشد ، این فستیوال ها در ایران برگزار شود با رقص با شادی با شور با گردهم آیی هنرمندانی از سراسر جهان

 

نظرات 14 + ارسال نظر
کنجکاو دوشنبه 24 اردیبهشت 1397 ساعت 11:42

سلام

درود بر شما

مهسا شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت 20:51

دختر چقدر نه میاری تو کار
البته کار عملی خیلی خوبه
کنارش از اون نوشته های قشنگت هم گاهی اینجا بذار دلمون تنگ شده


تو مود نه گفتن فعلا
ولی ادم وقتی تجربه اش میره بالا سخت گیرتر میشه خصوصا که می دونه فرصت کمتری برای اینده داره
چشم امتحانات تموم شه کلی درد و دل دارم می نویسم حتما

مهسا شنبه 15 اردیبهشت 1397 ساعت 06:13

انشالله باز هم تدریس خواهی داشت فرزانه جان.

نه خدا نکنه واقعا دیگه از تدریس لذت نمی برم . ترجیح می دم به جای کار تکراری حرف زدن بنویسم یا تحقیق کن . کارهای عملی هم بهتر از کار تنبلانه تدریسه

مهسا چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 ساعت 16:32

استاد جان، روزت مبارک

ممنون عزیزم من دانشجو هستم

کنجکاو شنبه 8 اردیبهشت 1397 ساعت 08:51

سلام، صبح بخیر
مدتهاست که مطلب جدید ننوشتید
تازه چه خبرها

سلام
روز شما هم خوش
بله متاسفانه کم سر می زنم به اینجا.

مهسا پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1397 ساعت 08:34

میگم یخها آب نشدن فرزانه جان؟
چه خبرا؟

سلام مهسا جان
چرا اتفاقا وقتی ایران داشت برف میبارید برف های اینجا هم آب شد و رفت. جوانه زدن درخت ها و بارش های ملایم بهاری اینجا هم شروع شده

مهسا سه‌شنبه 21 فروردین 1397 ساعت 22:13

به به. دوستان بجا فرزانه جان.
چقدر پربار بوده فستیوالتون.

اره فستیوال بسیار خوبیه.از اون ها که ادم از خودش می پرسه چرا نباید باشه؟

مهسا دوشنبه 20 فروردین 1397 ساعت 16:55

چطوری فرزانه جان
رومی فستیوال چطور بود؟

جات خالی مهسا جان.
یه گروه از قزاقستان به اسم توران داشتیم بهترین اجرا بود به نظر من. یک گروه ایرانی و نروژی به اسم جاوید که اونم خوب بود. حبیب هم اومده. شیرین الانصاری هم داستان گویی داشت که واقعا محشر بود. یک گروه از ترکیه هم داشتیم من خیلی برام جذاب نبود. روز اخر هم نتونستم برم. ولی درمجموع انرژی گرفتم از این دو روز فستیوال

مینو دوشنبه 6 فروردین 1397 ساعت 23:23 http://Milad321.blogfa.com

بهار انجا هم بالاخره از راه میرسد.اینجا گرجه درختان جوانه زده اند اما هر روز با هزار اما و اگر سر میشود.

بله اینجا هم هر روز به بهار نزدیک تر می شویم
امید که سرزمین ما هم بهارهای بهتری تجربه کند

کنجکاو یکشنبه 5 فروردین 1397 ساعت 07:44

سلام
عید نوروز رو تبریک میگم امیدوارم که سال خوبی در پیش رو داشته باشید

سلام
سال نوی شما هم به خوشی باشه

مهسا یکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت 18:05

اختیار داری فرزانه جان
من خیلی پاستوریزه هستم
خیلی هم عالیه این که گفتی. حتما مهمونی خوبی میشه با همکاری خانومی مثل شما.
حتما برامون گزارش بذاری، ببینم کی اومده، کی رفته، بسیار فوضولیم گل کرده

حتما براتون اطلاعات می ذارم . فعلا خبر دارم که یک گروه به اسم توران داریم که از قزاقستان میاد و قراره غوغا بکنه. و همین طور شیرین انصاری یکی از بهترین قصه گوهای اروپا. مرسی از نظر لطفت

مهسا یکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت 11:33

به سلامتی فرزانه جان.
والنتیر چیه مادر جان؟ این اصطلاحات رو نشنیدم

سلامت باشی
ببخشید عادت بد استفاده از واژگان بیگانه. روم سیاه. منظورم کار دواطلبانه است.روسای این فستیوال اعضای گروه ترجمه هستند که باز هم اونجا بنده به صورت داوطلبانه دارم کار می کنم . اول مثلا عزت سر ما گذاشتند گفتن شما مهمان ویژه هستید بعد گفتن بچه ها نیرو کم داریم می میاد کمکمون

مهسا شنبه 26 اسفند 1396 ساعت 23:54

رومی فستیوال منظور از رومی مولانا هست؟
از ایران هم مهمان دارند؟
انشالله که بتونی بری و استفاده کنی.

اره اسمش از مولانا اومده
ایرانی ها از اروپا میان . ولی از افغانستان و تاجیکستان و قزاقستان هم گروههایی هستند
کار از انشااله گذشته ، اول دعوت شدیم به عنوان مهمان بعد به عنوان والنتیر

مهسا شنبه 26 اسفند 1396 ساعت 23:52

به به
بالاخره زور آفتاب چربید و فرزانه خانوم قلم بدست شد.
فک کنم همه ی اینها که گفتی بالاخره اونجا هم سر و کله ش پیدا میشه، شاید اردیبهشت که ماه بهشت هست واقعا
انشالله که سالت رو همون طور که دوست داری آغاز کنی با بوی نرگس‌ها و در کنار عزیز ترینهات.
من بر خلاف خیلی ها عاشق دید و بازدیدهای نوروزی هستم. مخصوصا افراد مسن فامیل، تا جاییکه بتونم بهشون سر می زنم. همه هم بهم میگن چقدر خوبه که میای. صله ی رحم عمر رو طولانی می کنه.

ممنونم عزیزم
با این سرعت تابش خورشید فکر کنم اگه طبق پیش بینیها یه بارون هم اخر هفته بزنه رسما دیگه برفی نمونه
من هم امیدوارم سال جدید به بهترین شکلی که دوست داری برات باشه
خیلی خوبه که از این مراسم لذت ببری نه مثل من رنج .من که با این دید و بازدیدها از عمرم کاسته هم میشه تازه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد