انارستان

شروع که می شوی پایان را باور نکن

انارستان

شروع که می شوی پایان را باور نکن

آموزش و پرورش به رسم اینا

مهمترین دلیل آمدن ما به این غربت سرد و تاریک ، پسرمان بود که بعد از تجربه آموزش  در مالزی نمی توانست با سیستم آموزشی ایران مجددا هماهنگ شود.در مدت اقامت در مالزی پسرم در یک مدرسه آمریکایی درس خواند که  برخلاف متد آمریکایی ، سیستم اصلی اش بر آموزش تک به تک بدون رقابت  و ارتقا مهارت های فردی بود. وقتی برگشتیم ایران ، کلاس های درسی سختگیرانه و آزمون های مرآت و کاج و ... که در سطح دبستان برگزار میشد ما رو شگفت زده و این بچه رو آزرده کرد.مدام ناله می کرد و به سختی با مدرسه ارتباط می گرفت. بخش مهمی از وقت من و پدرش به یاد دادن و مرور دروس و پرسیدن سوال های مسخره آزمون های آزمایشی  برای شرکت در آزمون بعدی می شد. به هر حال که حاصل این فشارها و یک سری دیگر مشکلات ما را به فکر مهاجرت دوباره انداخت. آمدیم وآمدیم تا این جا. سیستم آموزشی نروژ قطعا بی نقص نیست اما تفاوت های جالبی دارد که برای ما بسیار برجسته بود. من فقط تیتر وار به مواردی که شخصا برخورد کردم اشاره می کنم چه خوب و چه بد. گرچه هم پسرم، هم ما از شرایط جدید راضی هستیم اما شما می توانید معایب این سیستم را هم در خلال همین نوشته ها پیدا کنید.


- در نروژ آموزش برای همه کودکان تا پایان دوره راهنمایی اجباری است. در صورتی که خانواده ای فرزندنش را به مدرسه نفرستد مجرم شناخته شده و نهادهای مرتبط می توانند حق سرپرستی والدین را لغو کنند.

- تا پایان سال نهم ، آزمون رسمی برگزار نمی شود. دانش آموزان در آزمون های کلاسی شرکت می کنند که معلمان بتوانند نقاط ضعف دانش آموز را به دست بیاورند یا نقاط قوتشان راشناسایی کنند.

- سال دهم ، سال مهمی برای بچه هاست نمره ها از صفر تا شش داده می شود. بر اساس نمرات این سال دانش آموز می تواند به مدرسه مرتبط با علاقمندی خود برود.

- نمرات سه سال آخر دبیرستان در این که دانش آموز وارد چه رشته و دانشگاهی شود موثر است. نمرات بهتر ، رشته و دانشگاه برتر.

- در طی این سه سال دانش آموز می تواند درخواست وام ماهیانه بکند . معمولا اکثر این وام ها بخشوده می شود. البته در دوران دانشگاه و فقط  برای یک مقطع تحصیلی نیز دانشجو می تواند درخواست کمک هزینه تحصیلی کند.

- دوره های هنرستان در چهار گرایش اصلی هستند که در سال های بالاتر دانش آموز به طور تخصصی می تواند رشته خاصی  را دنبال کند. امکان ورود سریع به بازار کار بعد از هنرستان تقریبا صددرصد است. 

- سیستم بهداشت مدارس بسیار جدی و مهم است . همه بچه ها از پزشک و دندانپزشک رایگان تا سن 18 سالگی برخوردار هستند.حتی خارجی هایی که به صورت موقت در این کشور ساکن هستند از این خدمات بهره مند می شوند.

- آموزش به صورت رایگان است به معنای واقعی کلمه رایگان. حتی کتاب و مداد و دفتر به صورت رایگان در اختیار بچه ها قرار داده می شود.به همه بچه های مقطع ابتدایی یک آیپد برای انجام دروس کلاسی می دهند و در دوره متوسطه لب تاب شخصی . اگر دانش اموزی از یک لب تاب یا آیپد چهار سال به طور مدام استفاده کند می تواند درخواست برای داشتن رایگان آن برای همیشه را داشته باشد.

- کلاس های درس به صورت پرزنت برگزار می شود تا امتحان. دانش آموزان تلاش می کنند موضوعات را به زبان خود در جمع ارائه بدهند .

-همه دانش آموزان،  اولین جلسه ملاقاتشان را با مدیر مدرسه و معلم اصلی برگزار می کنند . در واقع هم نوعی خوش آمد گویی است هم معرفی وظایف این افراد.

- مشاوران مدرسه از همان روز اول با دانش آموزی که مستقیما تحت نظر اوست ملاقات می کند - به نظرم یه جوری می خوان ته و توی قضیه رو دربیان-

-در کلاس ها معمولا دو معلم اصلی وجود دارد. دانش اموزان هم به دو گروه تقسیم می شوند که هر گروه زیر نظر یکی از این معلم ها به طور خاص اموزش داده می شود.

- برای هر سنی آموزش های جنسی متناسب با درک و مورد نیاز در مدرسه به دانش آموزان داده می شود. در کلاس های بالاتر هر دو جنس نسبت به فیزیولوژی جنس مخالف نیز آگاه می شوند.

-مدارس پر زرق و برق نیست ولی استانداردهای لازم برای امنیت دانش آموزان در ساختمان ها رعایت شده است. 

- مدارس نروژ کانتین یا غذاخوری به سبک آمریکا و کانادا ندارد ولی همه بچه باید در هفته حداقل یک روزدر  کلاس آشپزی شرکت کنند. این درس هم ارزیابی می شود . نکته جالب :به علت تعداد زیاد مهاجرین در نروژ تنوع قومیتی در مدارس بسیار زیاد است که گاه در کلاس آشپزی به طور خاص مشکل ساز می شود. یکی از دوستان که معلم هست می گفت من در کلاس آشپزی یک دانش آموز هندی دارم برای همین نمی توان از گوشت گاو در آشپزی استفاده کرد، دو دانش آموز مسلمان که گوشت خوک و غیر حلال نمی توانند بخورند، یک دانش آموز کره ای که به لبنیات آلرژی دارد و یک دانش آموز نروژی که به گلوتین حساسیت دارد. فکرش رو بکنید این بنده خدا چی باید بپزه فقط .......

- در کنار هر مدرسه بزرگی یک مرکز فعالیت های فرهنگی و هنری وجود دارد که به عنوان یک نهاد مستقل از مدرسه اما همسو با آن بودجه جداگانه دریافت می کند. بچه ها  بعد از مدرسه می توانند در این مرکز با دوستانشان درس بخوانند ،پینگ پونگ بازی کنند ، آشپزی کنند و.... . این بخش مسول برگزاری کلاس های فوق برنامه یا فرستادن بچه ها به کلاس های مورد نیازشان در مراکز دیگر است. اردوهای ماهیانه ، برگزاری مراسم جشن ، کمپینگ ، سینما و......... به طور مداوم در این مراکز برگزار میشود که بچه ها بتوانند وقت بعد از مدرسه خود را با آن پر کنند.

-اگر دانش آموز نیاز به کلاس آموزشی داشته باشد که در این مرکز برگزار نمی شود ، مسول مرکز موظف است با نزدیک ترین واحد آموزشی مکاتبه کند و برای این دانش آموز امکان حضور در کلاس مورد نیاز را فراهم کند. پسر من علاقه به یادگیری پروگرمینگ داشت، به نزدیک ترین مرکز فرستادنش ، بعد متوجه شدن که لب تاب مدرسه گرافیک پایینی برای ساخت بازی داره،یک لب تاب دیگر براش تهیه کردن که بتونه تمرین های کلاسی رو در اون انجام بده. جز این کارت مترو هم به صورت رایگان بهش دادند.

- مدرسه موظف است کلاس های موسیقی را از همان سال اول ابتدایی برای همه دانش آموزان فراهم کند اما هیچ اصراری برای ادامه دادن این کلاس ها نیست برحسب علاقمندی دانش آموز می تواند کلاس ها را ادامه دهد.

- آموزش زبان انگلیسی از دوران مهد کودک شروع می شود. از اول ابتدایی به صورت رسمی یادگیری زبان انگلیسی در کنار نروژی ادامه پیدا می کند. در سه سال اول راهنمایی دانش آموز به اختیار خود زبان سوم خود را طی این سه سال یاد می گیرد. در دوره دوم دبیرستان دانش آموز می تواند این زبان را ادامه دهد یا این که دوره جدیدی را شروع کند.(من حتی فکر زورآزمایی در حوزه زبان انگلیسی  با بچه های مهدکودکی هم به سرم نمی زنه ).

- تمرکز یادگیری در دوران ابتدایی بر یادگیری از طریق بازی است. تقریبا بچه های این دوره هر روز ساعاتی را در بیرون مدرسه سپری می کنند . در دوره های بالاتر باز هم مدام دانش آموزان به دلایل مختلف ساعاتی را در بیرون مدرسه می گذرانند.

- هنر یکی از درس های مهم است. تمرکز بر افزایش مهارت های دستی دانش آموزان است. نه مثلا اموزش فقط نقاشی یا یک رشته هنری خاص. کارهای دستی حتما در مدرسه تهیه می شوند نه در منزل به عنوان یک تکلیف درسی.

-زنگ ورزش یکی از ساعات مهم در مدرسه است که بچه ها به بازی های گروهی می پردازند. اصلا فکر نکنید فوتبال یا والیبال . بازی گروهی  چیزی مثل طناب کشی را مجسم کنید که زیر نظر مربی انجام می شود.

- همه بچه ها در یک ساعت تعطیل نمی شوند . برنامه کلاسی هر کلاس می تواند متفاوت از دیگری باشد.

- در صورت بارش یخچال قطبی از آسمان هم مدرسه تعطیل نمی شود( این همون چیزیه که پسرم ازش بدش میاد)

-  تعطیلات تابستان در نروژ دوماه بیشتر نیست ولی در هر ترم یک هفته تعطیلات زمستانی و یک هفته تعطیلات بهاری دارند. یک هفته هم به مناسبت کریسمس و سال نو تعطیل هستند. یک هفته هم برای جشن ایستر. نهایتا این که یک ماهی که ما در ایران مازاد تعطیلی تابستان داریم اینا مستتر در طی سال دارند.

-اردوهای مدرسه خیلی جدی و هدفمند هستند.چه اون هایی که مدرسه برای آشنایی با مشاغل مختلف بچه ها رو می برند  چه اونهایی که خانواده ها برای بچه ها ترتیب می دهند. نمونه اردویی هست که پسرم در سپتامبر قرار است با همکلاسی ها و به مسولیت والدین بره. کل هزینه این سفر توسط بچه ها و از طریق کارها دواطلبانه جمع آوری شده.مقصد هم شهر کراکوف در لهستانه . این اردو  توسط یک سازمان به اسم اتوبوس سفید قرار هست برگزاربشه. هدف اردو اینه که به دانش آموزان در مورد حوادث رخ داده در جنگ جهانی دوم اطلاع رسانی کنند. سازمان اتوبوس سفید یک سازمان ضد نژادپرستی و افراط گرایی هست که به یادبود اتوبوس امداد رسانی که در دوران جنگ جهانی تعداد زیادی از مردم عادی رو از مرگ نجات داد نامگذاری شده .


فعلا اینقدر  به ذهنم رسید . البته خیلی چیزها هست که هنوز ما درگیرش نشدیم و زمان می بره. امیدوارم نکته مثبتی داشته باشه برای خانواده ها .متاسفانه سیستم آموزش وپرورش در ایران به فنا رفته است. اما مشکل ما خانواده ها هستیم که با فرستادن بچه ها به کلاس های مختلف آموزشی فرصت کودکی کردن را از آن ها دریغ می کنیم. وقتی من به معلم گفتم پسرم در خونه چهار ساعت درس می خونه ، با ناراحتی گفت پس کی این بچه رو می برید بیرون ، کی فرصت غذا پختن و حرف زدن با شما رو داره. استاندارد درس خوندن در منزل برای یک بچه در سن نوجوانی یک ساعت الی یک ساعت و نیم هست. در دوران دبستان که اصلا نباید بچه ها تکلیف درسی بیش از یک ربع در منزل داشته باشند. ما هم فعلا سبک ایرانیمون رو گذاشتیم کنار. به قول مدیر مدرسه که می گه به سیستم ما اعتماد کنید فعلا ما بهشون اعتماد کردیم تا چه پیش آید.